شهیدی که بعد از 16 سال با پیکری سالم به میهن بازگشت .

شهیدی که بعد از 16 سال با پیکری سالم به میهن بازگشت .

  • 439
شهیدی که بعد از 16 سال با پیکری سالم به میهن بازگشت .

محمدرضا شفیعی چهارمین فرزند این خانواده است که در سال 46 در محله پامنار قم و در خانه‌ای ساده متولد شد. از مادرش در مورد کودکی‌هایش می‌پرسم، می‌گوید: «مثل بقیه بچه‌هایم بود اما شیطنت زیادی داشت، دوست داشت همه چیز را یاد بگیرد، خیلی کنجکاو بود و زیاد بلا سرش می‌آمد. یک‌بار سیم برق را داخل پریز کرد و از روی ایوان خانه به داخل آب-انبار پرت شد وقتی بالای سرش رفتیم سیاه و کبود شده بود و نفس نمی‌کشید یکی از کسبه محل به نام سید عباس که آدم اهل معرفتی بود محمدرضا را برداشت و شروع کرد به خواندن چند آیه و پسرم آرام چشم‌هایش را باز کرد، سید عباس گفت طبیب اصلی او را شفا داده است. پدر محمدرضا یک چرخ داشت که با آن در تابستان بستنی و در زمستان شلغم و لبو می‌فروخت؛ زمانی که او 11 ساله بود پدر از دنیا رفت. محمدرضا با دیدن گریه‌های من گفت بابا رفت؛ من که هستم؛ گریه نکن من هم گریه‌ام می‌گیرد؛ برای مرد خوب نیست گریه کند.»

حالا محمدرضا 14 ساله است و یک سال از حمله عراق به ایران می‌گذرد؛ بی‌تاب است برای رفتن به جبهه اما باید 15 سال تمام داشته باشد. اصرارهایش برای ثبت نام فایده‌ای ندارد پس با دستکاری شناسنامه‌اش سن خود را یک ‌سال بالا برده و هزار صلوات هم نذر امام زمان (عج) می‌کند و بالاخره بعد از ثبت نام عازم جبهه می‌شود.

با این‌ که سن کمی دارد اما چون از کودکی کار کرده، نیروی جسمی خوبی دارد. دو سال بعد از حضور در جبهه عضو گردان تخریب می‌شود. عضویت در این گردان یعنی بازی با مرگ و زندگی، وظیفه آن‌ها بازکردن معبر برای رزمندگان است و حالا محمدرضا با مرگ می‌خوابد، راه می‌رود و می‌نشیند.

مادر شفیعی می‌گوید: «محمدرضا خیلی با خدا بود؛ زمانی که از جبهه به خانه می‌آمد شب‌ها ساعت‌ها با خدا مناجات می‌کرد زیارت عاشورا می‌خواند و اشک می‌ریخت؛ شاید دلیل سالم ماندن جسد او این باشد که اشک‌هایش برای امام حسین(ع) را به تن خود می‌مالید.»

او خاطرات زیادی از پسرش دارد؛ از مجروحیتش، توسلش به امام زمان برای معالجه معجزه‌آسای پای محمدرضا که قرار بود قطع شود و از خواب‌هایی که دیده و تعبیر شده بود...

یکی از این خاطرات مربوط به آخرین دیدار مادر و پسر است؛ اوایل ماه ربیع‌الاول محمدرضا برای جشن میلاد پیامبر اکرم (ص) شیرینی خریده بود و در جواب من که به او گفتم به فکر خانه و زندگی برای خودت باش گفت خانه من یک متر جا بیشتر نیست آهن و سفیدکاری هم نمی‌خواهد.

محمدرضا در آخرین روزی که قم بود وصیت‌نامه خود را در یک کمد کوچک چوبی که خودش ساخته بود، گذاشت و به مادرش گفت تا خبر شهادت من را ندادند درب آن را باز نکنید؛ این کمد هنوز هم در منزل مادر شفیعی است و تلویزیون 14 اینچ خود را روی آن گذاشته جایی که همیشه جلوی چشمش است.

سال 1365 عملیات کربلای چهار ترکشی به شکم محمدرضا اصابت کرده و مجروح می‌شود همرزمانش سعی می‌کنند او را به عقب برگردانند اما موفق نمی‌شوند و او اسیر می‌شود؛ یکی از همرزمان او به نام محسن میرزایی که اهل مشهد است، می‌گوید: محمدرضا به من گفت «محسن من مطمئن هستم شهید می‌شوم ما ان‌شاءالله پیروز می‌شویم و تو آزاد می‌شوی و برمی‌گردی کنار خانواده‌ات تو با این نام و نشان به خانه ما می‌روی و می‌گویی من خودم دیدم محمدرضا شهید شد، دیگر چشم به‌راه او نباشید.»

میرزایی چهار سال بعد آزاد شده و به خانه مادر شفیعی می‌آید و از آخرین دقایق عمر محمدرضا می‌گوید: به دلیل جراحتش نباید آب می‌خورد؛ روز آخر خیلی تشنه بود، یک لگن آب لب طاقچه گذاشته بودند او خودش را روی زمین می‌کشید تا به آب برسد و فریاد می‌زد «جگرم می‌سوزد، فدای لب تشنه‌ات یا اباعبدالله الحسین» با خودم فکر کردم محمدرضا که دیگر امیدی به زنده ماندنش نیست بهتر است به او آب بدهم زمانی که بالای سرش آمدم دیدم شهید شده است.

وی ادامه می‌دهد: خوب شد که با لب تشنه شهید شد تا روز محشر در برابر سیدالشهدا شرمنده نباشد.

هشت ماه بعد از شهادت محمدرضا در عراق عکسی که توسط صلیب سرخ از او گرفته شده بود توسط مادرش شناسایی شد و خبر شهادت و دفن او در قبرستان الکخن را به او می‌دهند و در گلزار شهدای قم به صورت نمادین دسته گلی را در قبری دفن کردند و روی آن نام محمدرضا شفیعی را نوشتند.

مرداد ماه سال 1381 خبر ورود 570 شهید به کشور اعلام می‌شود؛ محمدرضا هم جزو این افراد است اما با یک تفاوت که پیکر او صحیح و سالم است و هیچ تغییری نکرده؛ مادر شفیعی می‌گوید: وقتی برای دیدن پسرم به سردخانه رفتم پاهایم سست شده بود، نفسم بند آمده بود، چهره‌اش نورانی بود، محمدرضا یک تاب توی موهایش بود که تکان نخورده بود.

سالم ماندن اجساد بعد از مرگ هیچ دلیل علمی ندارد اما علما می‌گویند سالم ماندن و نپوسیدن بدن نوعی کرامت الهی است که خداوند به بندگان خوب خود عنایت می‌کند و عملا نشان می‌دهد تقوا در عالم برزخ هم تاثیرگذار است؛ علاوه بر تقوا در روایتی از پیامبر(ص) نقل شده است هر کس موفق شود چهل جمعه پشت سر هم غسل کند بدنش در قبر متلاشی نشده و نخواهد پوسید.

به گواهی همرزمان محمدرضا او غسل جمعه‌، زیارت عاشورا و نماز شبش ترک نمی‌شد و همیشه با وضو بود.

حالا پیکر پاک او در گلزار شهدای قم آرام گرفته، روی سنگ قبرش نوشته شده است: «شهید راه اسلام، پاسدار شهید محمدرضا شفیعی فرزند حسین که در سن 19 سالگی در تاریخ 4/10/1365 در خاک عراق در حین اسارت به درجه رفیع شهادت نایل و پس از 16 سال مفقودیت در تاریخ 14/5/1381 پیکر پاکش به خاک سپرده شد. قطعه 7 ردیف 14 شماره 1».

  منبع خبرگزاری فارس


مطالب مرتبط


بخش نظرات این مطلب



برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:







ورود کاربران

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟
    عضويت سريع

    عضويت سريع

      نام کاربری
      رمز عبور
      تکرار رمز
      ایمیل
      کد تصویری
      چت باکس

      چت باکس


        نام :
        وب :
        پیام :
        2+2=:
        (Refresh)
        پشتيباني آنلاين

        پشتيباني آنلاين

          پشتيباني آنلاين
          آمار

          آمار

            آمار مطالب آمار مطالب
            کل مطالب کل مطالب : 47
            کل نظرات کل نظرات : 0
            آمار کاربران آمار کاربران
            افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
            تعداد اعضا تعداد اعضا : 3

            آمار بازدیدآمار بازدید
            بازدید امروز بازدید امروز : 7
            بازدید دیروز بازدید دیروز : 3
            ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 1
            ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 0
            آي پي امروز آي پي امروز : 2
            آي پي ديروز آي پي ديروز : 1
            بازدید هفته بازدید هفته : 7
            بازدید ماه بازدید ماه : 1160
            بازدید سال بازدید سال : 2503
            بازدید کلی بازدید کلی : 49815

            اطلاعات شما اطلاعات شما
            آی پی آی پی : 18.188.20.56
            مرورگر مرورگر :
            سیستم عامل سیستم عامل :
            تاریخ امروز امروز :
            خبرنامه

            خبرنامه

              براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



              آخرین نطرات کاربران

              آخرین نطرات کاربران

                درباره ما

                   نواندیشی دینی
                  به وب سایت : من خوش آمدید اینجانب عباسعلی باباگل زاده چاری به جهت علاقه به فعالیت های فرهنگی اجتماعی و سیاسی . این وب سایت را طراحی نمودم تا بتوانم در فضای مجازی و رسانه همچنین ارتباط با مردم و جوانان عزیز سعی نمایم در حوزه نواندیشی دینی و برمحور اعتدال و اخلاق انسانی فعالیت فرهنگی اجتماعی داشته باشم از همه دوستان گرانقدر و فرهیخته تقاضا دارم با ارائه هرگونه پیشنهاد و انتقاد ما را در پیشبرد اهداف یاری فرمایند . با تشکر شادکام و سر فراز باشید

                کلیه ی حقوق مادی و معنوی سایت مربوط به نواندیشی دینی بوده و کپی برداری از آن با ذکر منبع بلامانع می باشد.
                قالب طراحی شده توسط: تک دیزاین و سئو و ترجمه شده و انتشار توسط: قالب گراف